سکوت (در سوگ مادر بزرگ)
باز قصد بردن ما کرده اند افلاکیان
شادی دیروز را دست فردا گم کنیم
باز هم با قلب ما تقدیر بازی می کند
تیرگی در طالع ما یکه تازی می کند
چهره ی دلهای ما از داغ رنگین می شود
شاه بیت نغمه های شاد غمگین می شود
دست دنیا در میان ناله ها رو می شود
قصه گویی با سکوت خاک همخو می شود
آن صدایی که درونش قصه ها جان می گرفت
قصه هایی که فقط با عشق پایان گرفت
پیش چشم ما درون خاک پنهان می شود
دستهای قصه گو ای وای بیجان میشود
قصه گوی خوب ما رفتی به خاک اما بدان
خواب دیدم خانه ای داری میان آسمان
از نظر انسان ها ، سگ ها حیواناتی با وفا و مفید هستند ولی از نظر گرگ ها ، سگ ها گرگ هایی بودند که تن به بردگی دادند تا در رفاه و آسایش زندگی کنند. ”چگوارا"